دارم به این نتیجه میرسم که اگر به تفریحاتم فکر نکنم و خوش نباشم
تو سختی ها نمیتونم دووم بیارم!...هر چقدر بزرگتر میشم اهمیت چیزایی که بهم
آرامش میدن رو بیشتر میفهم ... دلم میخواد تو این وب فعال شم و چیزایی که دوستشون دارم
رو باهاتون به اشتراک بزارم ولی امان از دست بدخلقی هام ... یه اخلاق یه دنده من مدام بهم گوش زد میکنه که هیچ وقت ، هیچ وقت احساساتم رو با دیگران در میون نزارم حتی خوشی ؛
میتونم یه خواهشی ازتون بکنم؟! تا الان تونستید یه حسی در وجودتون رو که ازش بدتون میومد رو از بین ببرید؟چجوری؟
چقد دلم میخواد توی این وب کسایی باشن که تا پست میزارم اینجا باشن!(تمرین برای بروز احساسات و افکار)
ببین به شخصه برای من فراموش کردن یه حس کار سختیه چون مدت ها با اون حس بودم
راه مقابله باهاشو هنوز یاد نگرفتم ولی معمولا حواسمو پرت میکنم یا یه جورایی فرار میکنم از اون احساسات
سعی میکنم یاد بگیرم بی محلی رو ! ::)💚
می نویسمش رو کاعد می زنم جلو چشم که هی ببینمش و باهاش کنار بیام*-*
..این بده😂💚
این ویژگی همه انسانهاست:)
تفریحمون رو از دست بدیم
دلیلی برای سختی کشیدن نمیمونه:)
به حست بی توجهی کن ما اینجاییم که حرفاتو بشنویم
تا الان تونستید یه حسی در وجودتون رو که ازش بدتون میومد رو از بین ببرید؟چجوری؟
آره
زیاد پیش اومده برام
فقط وقتی یه حسی دارم که ازش خوشم نمیاد انقدر بهش بی محلی میکنم و اراده میکنم که از بین ببرمش و از بین میبرمش
سیسو قدرت تلقین خیلی قویه
با تلقین به همه چی میتونی برسی
هم چیزای خوب هم بد
..
خب باید بگم من از همه ی حس هام بدم میاد و متاسفانه از بینم نمیرن دیگه نمیشه😂
ولی خب من حسای بد و دردو دوست دارم
برا همین باهاشون دوست میشم و ازشون دردی نمی گیرم*-*
گاهی اوقات بهتره فقط به حرف دلت گوش کنی و به تفریحات و کارایی که دوست داری بپردازی سوییتی بعدشم یکم رو چیزی فک کنی که ازش متنفری و چرا اینا شاید اوکی شه :")
